جمعه 6 دی 1392 ساعت 20:38 |
بازدید : 977 |
نوشته شده به دست یه عاشق |
(نظرات )
به جز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی دانم
که شادی در همه عالم از این خوشتر نمی دانم
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید
<-CommentGAvator->
Saman Azimi در تاریخ : 1392/10/10/2 - - گفته است :
ى دختر كورى تو اين دنياى نامرد زندگى ميكرد. اين دختره يه دوس پسر داشت ك عاشق اون بود ، دختره هميشه ميگفت اگه من چشم هاتو داشتم و بينا بودم هميشه باهات ميموندم ؛ ى روز يكى پيدا شد ك ب اون دختره چشماشو بده ؛ وقتى دختره بينا شد ديد ك دوس پسرش كوره ؛ بهش گفت: من ديگه تورو نميخوام برو. پسره با ناراحتى رفت و ى لبخند تلخ بهش زد و گفت: مراقب چشم هاى من باش...
mesle hamishe harfe dele...
mamnoon a in poste ziba abjie golam.